ثمره عشق ماماني و بابايي اميررضاثمره عشق ماماني و بابايي اميررضا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

مسافركوچولو هديه اي از بهشت

ستاره سهيل

به روز نبودن وبلاگ مسافر كوچولو چند تا نيني وبلاگي برام پيام گذاشتن كه ستاره سهيل ،كجايي پيدات نيست ببخشيد كه اينقدر دير به دير بهتون سر ميزنم. يه چند روزي اينترنت خونمون قطع بود و يه دو سه هفته اي هم ماماني حال و حوصله درست و حسابي نداشت كه حرفهاي منو براتون تايپ كنه .از طرفي، عكسهاي عيد رو بابايي از دوربينش خالي نكرد و هزار و يك دليل ديگه كه باعث شد من يه 20 روزي ازتون دور باشم. اگه خودم ميتونستم كه هر روز تنهايي بهتون سر ميزدم ولي....   امير رضا و دربند علي آباد كتول     امير رضا و بغل بابايي   اميررضا در كنار شكوفه هاي درخت هلو حياط     اصرار بابايي به عكس...
9 ارديبهشت 1391

سیاه رودبار

ییلاق جمعه منو مامانی و باباجونی رفتیم ییلاق عموجونم در کوه سیاه رودبار. هوای خیلی با حال بود ولی من خودمو لوس می کردم و گریه می کردم. بابای و مامانی از دست من کلافه شدن و ما زودی اومدیم. به اونا خوش نگذشت ولی برا من تجربه خوبی بود.   ...
9 ارديبهشت 1391

رو به فردا

یه کم از خودم میگم    من 4 ماه و 5 روزمه. دکترم میگه رشدم نرماله. اما همه میگن خیلی ریزه. بابام میگه بچه ی ریز خیلی خوبه. آخه وقتی میریم جایی بابایی منو بغل میگیره. دل دردام کمتر شده ولی بعضی وقتها حالمو میگیره. بابام با صداها و اداهای مختلف منو ساکت میکنه. از ترس مریض شدن تا حالا سفر درست و حسابی نرفتم ولی دارم آماده یه سفر بزرگ میشم. مامانم بعضی وقتها به بابام میگه امیررضا خسته م میکنه. من شبا ساعت 12 میخوابم تا ساعت 8 صبح ولی هر سه ساعت سوخت گیری می کنم. روزا یه کم با مامانی بازی می کنم و با بابایی میریم تو حیاط بابایی میگه چون از بچگیش عکس نداره باید از من هر روز عکس بگیره ...
6 ارديبهشت 1391

پايان چهارماهگي

ورود به ماه پنجم اين ماه از زندگي من هم توي دنياي قشنگ ادما گذشت. ماه چهارم نسبت به ماه قبل كمتر گريه كردم .كمتر درد شكم كشيدم.اين ماه چون با عيدشروع شد بيشتر خوش گذشت. ولي ماه پنجم با زدن واكسن شروع شد. اين دفعه يه كمي تب كردم. گريه و ناله كردم. انگار هرچي بزرگتر ميشم اين واكسن ها دردش بيشتر ميشه. 
5 ارديبهشت 1391

نمايشگاه كتاب

ميكي موس   امروز با ماماني و باباجوني رفتيم نمايشگاه كتاب  بهانه رفتنشون من شدم.اخه ماماني گفت بريم واسه نيني كوچولومون چندتا يار مهربان (كتاب قصه) بخريم ولي واسه خودشون بيشتر از من خريد كردند تازه واسه حاجي بابامم كتاب خريدند. خوب ديگه بلاخره ماهم باني كار خير شديم. اميررضا جون در بغل اقاي ميكي موس جلوي درب نمايشگاه كتاب ...
5 ارديبهشت 1391

شگون

شگون يه خبر تاره فردا روز تجربه چيزاي جديد ديشب رسما توسط پسر عموم به عنوان شگون دعوت شدم. اينكه شگون چيه ميگم. برنامه روز اول عيد يه كمي تغيير كرد.  ساعت هشت ونيم ميريم خونه حاجي بابا جون كه خيلي زياد دوستش دارم. ساعت تحويل اونجاييم. ساعت 11 صبح ميريم خونه پسر عموم . باز ساعت 12 برا نهار ميريم پيش حاجي بابا جون. بعد از ظهر ميريم خونه بابا بزرگ جوني (باباي مامان) و تا شام اونجاييم.  برخی از خانواده‌های  ایران  بویژه در  مازندران  به هنگام  نوروز  سفره عید  نوروز  را چند ساعت پیش از تحویل سال می‌چینند و در اشتیاق تحویل سال منتظر کسی می‌شوند که خود برای...
29 اسفند 1390

هوا خوري 2

زنبور عسل منو ببينيد مثل زنبور عسل وسط گلهام. اين عكس فتوشاپي نيست.  بوي عيد تمام شهرمون را گرفته. من اولين بهار زندگيمو دارم حس مي كنم. عكس هاي زير مربوط به هوا خوري من توي خونه بابا بزرگه. وقتي رفتيم تو باغ گفتيم بد نيست عكسي هم بگيريم. دست بابايي درد نكنه كه داره آلبوم عكسمو كامل ميكنه. \ ...
26 اسفند 1390

ساعت بيولوژيك

شب بيداري هاي من سلام به همه نيني هاي وبلاگي  كه هنوز شب و روزشون رو تشخيص نمي دن. مثل من كه صبح و عصر ميخوابم و شبها تا نيمه شب بيدارم، بيچاره ماماني. بابايي به بهونه داشتن كلاس ساعت 1 ميخوابه ولي ماماني تا وقتي كه من بيدارم باهام بيداره. البته شنيدم كه بابايي ميگفت اين هفته اخري كه دانشگاه ميرم وقت تلف كردنه چون داشجويي نمياد كه كلاس تشكيل بدم و درسي داده بشه. به مامانم قول داده كه بعدظهرها بخوابه تاشب ها با من بيدار بمونه و بازي كنيم اينم چند تا عكس براي نيني وبلاگي هاي عزيز ...
23 اسفند 1390

هوا خوري

آفتاب زمستاني امروز هواي شهرمون به 20 درجه رسيد و من بعد از 70 روز خانه نشيني بالاخره موفق شدم به حياط خونمون برم و سري به چند تا درخت بزنيم. من با دو واژه آفتاب و اكسيژن به طور عملي آشنا شدم. امروز رو دوست داشتم چون بابام چند تا عكس يادگاري با من و مامان جونم گرفت. هفته قبل بابا دو تا سرو كاشته و امروز من هم عكس يادگاري گرفتم. ...
11 اسفند 1390