ثمره عشق ماماني و بابايي اميررضاثمره عشق ماماني و بابايي اميررضا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

مسافركوچولو هديه اي از بهشت

جشن تولد

یه سالگی امیر رضا جون یک سال با تمام خاطرات تلخ و شیرینش گذشت. این نه سال هجری بود نه سال قمری،بلکه سال امیررضا احمدی بود. یادمه یه سال پیش چقدر روز تولدم مامان و بابام خوشحال بودند و امروز خوشحالتر. جشن تو این یه سال این همه بچه رو یه جا ندیده بودم. روز پنجشنبه جشن تولد من بود. بابام مسول خرید و مامام مسول برپایی جشن و فامیلها هم آماده برای جشن. شب یلدا هم که بود. خیلی حال داد اون از هدایا و اون از خوشحالی بچه ها. مامان بزرگا و بابا بزرگا، خاله ها، عمه ها،دختر عمو و پسر عمو، دختر خاله و پسر دایی و پسر خاله همه بودند.   چند تا عکس یادگاری هم میزارم ولی تو رو خدا هوس هندونه و کیک نکنین ها.     ...
23 دی 1391

جورواجور

 سلام به بچه های  ناز نینی وبلاگ این که میگم جورواجور به خاطر مظالب مختلف این پستمه چون من تصمیم گرفتم تمام پست های تاخیر افتاده رو تو این پست جبران کنم.   مروارید های جدید(شیشتایی ها) تعداد دندون های من به شیش تا رسید و تو عکسی که مامانی گرفته کاملا معلومه   دومین ارایشگاه این عکس نشون میده که من چقدر تو ارایشگاه اروم بودم البته فقط 10 دقیقه اول   هدیه مامان بزرگ این سه چرخه رو مامان مامانی برا جشن تولدم بهم هدیه داده و من عاشق شدم   لجبازی کودکانه من تازگی ها یاد گرفتم لجبازی کنم وحرف خودم رو به کرسی بشونم   ...
23 دی 1391
1