رو به فردا
یه کم از خودم میگم
من 4 ماه و 5 روزمه. دکترم میگه رشدم نرماله. اما همه میگن خیلی ریزه. بابام میگه بچه ی ریز خیلی خوبه. آخه وقتی میریم جایی بابایی منو بغل میگیره.
دل دردام کمتر شده ولی بعضی وقتها حالمو میگیره.
بابام با صداها و اداهای مختلف منو ساکت میکنه.
از ترس مریض شدن تا حالا سفر درست و حسابی نرفتم ولی دارم آماده یه سفر بزرگ میشم.
مامانم بعضی وقتها به بابام میگه امیررضا خسته م میکنه.
من شبا ساعت 12 میخوابم تا ساعت 8 صبح ولی هر سه ساعت سوخت گیری می کنم.
روزا یه کم با مامانی بازی می کنم و با بابایی میریم تو حیاط
بابایی میگه چون از بچگیش عکس نداره باید از من هر روز عکس بگیره
امیر رضا و گلهای حیاط
امیررضا و عروسکها
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی