گفتنی های بابای امیر رضا
یک هفته تاریخی وقتی شب یلدا امیررضا جون متولد شد تمام زندگی برایم تبدیل به خوشی شد. امیر رضای ناز در ساعت 15 و 15 دقیقه به دنیا آمد. و یک شب در بیمارستان فلسفی گرگان بستری بود. ساعت 16 اول دی راهی خونه شدیم. شب دوم ، کمی شب زنده داری داشتیم و اندکی هم خوابیدیم. اما شب سوم تا صبح امیررضای ناز نخوابید تا اینکه صبح بردیمش دکتر و آزمایش زردی نشان داد که درجه زردی 15 بود و بالاخره به توصیه دکتر راهی بیمارستان شدیم. شب چهارم اولین تجربه مادر امیررضا در بیمارستان با سختی همراه بود زیرا امیررضا تا صبح نخوابید و مدت کمی زیر نور دستگاه بود و اون شب جواب آزمایش عدد 16.1 را نشان داد. شب پنجم مامان امیررضا خسته بود. حق داشت باید استراحت م...