ثمره عشق ماماني و بابايي اميررضاثمره عشق ماماني و بابايي اميررضا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

مسافركوچولو هديه اي از بهشت

بازگشت از حج

حاجی امیر رضا مدینه و مکه نمی دانم از کجا شروع کنم. از چه بگم. سفری بیاد ماندنی. از روضه رضوان یا خانه خدا. وصف آن کار من نیست. از خونه پیامبر یا بی خانمانی دخترش، از غربت 4 امام بقیع یا ...... من همه جا رو دیدم. مدینه، مکه. من بیاد شما بودم بیاد همه ی بچه های سالم و بیمار. یاد دوستان، بی اختیار در ذهن خطور می کند. حرفهای زیادی برای گفتن دارم ولی من خیلی خسته ام. مامانی جونم از من خسته تر است و بابایی هم که مرد سفر ما بود .... ...
26 تير 1391

حج

سفر به خانه دوست خیلی خوشحالم که اولین سفرم رو با خانه خدا پاگشا میکنم. این رویاییست که داره به حقیقت تبدیل میشه. آخه من شش ماهیه که در دنیای شما بزرگا فقط دنیا رو دیدم. میخوام برم خانه خدا و باز دوباره خوبیها رو ببینم. دعا کنین من و مامانو بابایی سالم بریم و برگردیم. دوستای عزیزم من نایب الزیاره شما میشم. یه آرزو کنین و براتون دعا می کنم. ما شب سه شنبه 12 تیر مدینه هستیم. و 17 تیر مکه هستیم. من چون مثل شما پاک و عاری از گناه هستم احرام ندارم . التماس دعا ...
8 تير 1391

ماه هفتم

ماه هفتم شش ماه از اومدن من به دنیای ادما گذشت. خیلی زود به اندازه یه چشم به هم زدن.ولی مامان و بابا یه چیز دیگه میگن. من تو ماه قبل تونستم غلت بزنم .صداهای مختلف از خودم در بیارم. به مامانم بیشتر از قبل وابسته شدم هرکی راه میره دلم میخواد منو بغل کنه.و لثه هام بشدت منو اذیت میکنه. و...  از این حرفها که بگذریم برام یه جشن کوچولو گرفتن به مناسبت6 ماهگی که 10 تا مهمان کوچولو داشتم. ...
2 تير 1391
1