ثمره عشق ماماني و بابايي اميررضاثمره عشق ماماني و بابايي اميررضا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

مسافركوچولو هديه اي از بهشت

گفتنی های بابای امیر رضا

1390/10/27 0:44
911 بازدید
اشتراک گذاری

یک هفته تاریخی

وقتی شب یلدا امیررضا جون متولد شد تمام زندگی برایم تبدیل به خوشی شد. امیر رضای ناز در ساعت 15 و 15 دقیقه به دنیا آمد. و یک شب در بیمارستان فلسفی گرگان بستری بود. ساعت 16 اول دی راهی خونه شدیم.

شب دوم ، کمی شب زنده داری داشتیم و اندکی هم خوابیدیم. اما شب سوم تا صبح امیررضای ناز نخوابید تا اینکه صبح بردیمش دکتر و آزمایش زردی نشان داد که درجه زردی 15 بود و بالاخره به توصیه دکتر راهی بیمارستان شدیم.

شب چهارم

اولین تجربه مادر امیررضا در بیمارستان با سختی همراه بود زیرا امیررضا تا صبح نخوابید و مدت کمی زیر نور دستگاه بود و اون شب جواب آزمایش عدد 16.1 را نشان داد.

شب پنجم

مامان امیررضا خسته بود. حق داشت باید استراحت می کرد. اون شب جواب آزمایش عدد 13.5را نشان داد.

شب ششم و هفتم

این دو شب هم در بیمارستان و در کنار هفت نوزاد ذیگر در بیمارستان سپری شد تا اینکه هفتم دی مرخص شدن.

الان دو شب که امیررضای بابا به خونه اومده و همه رو از نگرانی در آورده. امروز بردمش دکتر و آقای دکتر گفت حالش خوبه.

زردی نوزادی

در بین نوزادان شایع است و دلایلی برایش ذکر میشه و درمان اون به روش علمی و پزشکی فقط از طریق نوردرمانیه اما طب سنتی به خوردن شیرخشت، ترنجبین، آب انار،شستشوی بدن نوزاد با آب حلیم برنج و ....توصیه می کند.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان دینا
8 دی 90 23:20
سلام گل پسر خوش اوووومدی عزیزمخداروشکر که زردی برطرف شد.ایشالا همیشه تنت سالم باشه [
محيا كوچولو
10 دی 90 14:45
انشالله هميشه سالم و سلامت باشيد
ورودی 77 اتاق 407 دبیر اجتماعی آینه
11 دی 90 15:16
سلام به قل دوران دانشجویی. تولد گل پسرت، امیر رضا را ازصمیم قلب تبریک میگم.محمد جواد منم که الان دیگه برای خودش مردی شده تولد امیر رضا را تبریک میگه. امیدوارم مسافر کوچولوی شما روزی امیر مسافر غایب از نظر شود. گر اشکی از آسمان چکید یادی ز یوسف زهرا کنید.
مامان رادین
11 دی 90 20:46
سلام قدمش مبارک
نگین مامان رادین
12 دی 90 1:16
ایشاالله همیشه سالم و سر زنده باشن،مامانی و بابایی شما هم خسته نباشید ،سختی نی نی داری یه مدت کمیه ولی دوران شیرینش که شروع شد همه چی فراموشتون میشه و حتی دلتون برای این روز ها هم تنگ میشه.
مامانی شیما وحدیث
12 دی 90 1:17
سلام گل پسری که تازه 11روزته مامانی چقدرمیدونم بهت سخت گذشته که تازه زایمان کردی وبعدش بری تو بیمارستان چندروز با انواع گریه ی نوزادا تا صبح بیدارباشی .وای که چقدرسخته امیدوارم دیگه هیچ وقت راهی بیمارستان نشی قدمت مبارک مبارک امیررضا خان ممنون عزیزم که به ماسرزدی
سمانه مامان پارسا جون
12 دی 90 11:18
سلام سلام مرسی که به وب ما تشریف آوردید قدم نورسیده مبارک زنده باشه این گل پسر ما هم لینکتون کردیم
عباس احمدی
12 دی 90 14:14
سلام حاجی قدم نور رسیده مبارک. خوشحال شدم سلام برسانید انشائالله از سربازان امام عصر شود

ممنون مشتي. لطفت مزيد. التماس دعا
مامانی درسا
13 دی 90 1:31
انشاالله امیر رضای عزیزم همیشه سالم و سلامت باشه . در کنار شما بابا و مامان مهربون .
مامان رضا جونی
17 دی 90 10:53
قدم نو رسیده مبببارک
مامانی درسا
18 دی 90 14:41
سلام عزیز خاله .چقده شما کوچولویی عزیزم . خیلی خیلی دوست دارم .