ماه هفتم
ماه هفتم
شش ماه از اومدن من به دنیای ادما گذشت.
خیلی زود به اندازه یه چشم به هم زدن.ولی مامان و بابا یه چیز دیگه میگن.
من تو ماه قبل تونستم غلت بزنم .صداهای مختلف از خودم در بیارم. به مامانم بیشتر از قبل وابسته شدم
هرکی راه میره دلم میخواد منو بغل کنه.و لثه هام بشدت منو اذیت میکنه.
و...
از این حرفها که بگذریم برام یه جشن کوچولو گرفتن به مناسبت6 ماهگی که 10 تا مهمان کوچولو داشتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی