دوازده ماهگی
سلام بچه ها
انگاری راستی راستی دارم واسه خودم مرد میشم.
تواین ماه یه خورده بهتر از قبل غذا خور شدم حداقلش موقعی که مامان لقمه دهنم میزاره مقاومت نکنم.
تو این ماه با اینکه هنوز راه رفتنم کامل نشده تونستم با گرفتن دیوار و مبل ها چند متری راه برم و این اواسه مامان و باباجون معرکه است و کلی ذوق اور.
تازگی ها گوشی تلفن رو گوشم میزارم و با یه صداهایی شروع به حرف زدن میکنم.
عاشق رفتن به اشپز خونه و در اوردن ظروف ار تو کابینتم. و معمولا یه قاشق چوبی دستمه.
کم کم به جشن یکسالکی نزدیک میشم. مامان و بابا از حالا تو فکر جشن تولدمن هستن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی