صحبت هاي بابا جونم
سلام مسافر كوچولوي بي همتاي بابا
عزيز دلم تمام لحظه ها به فكرت هستم، از اينكه مدتي زندگي ام معني دارتر شده خوشحالم. البته تو اينقدر پاك و معصوم هستي و از رازها و آرزوهاي من در مورد خودت خبر داري ولي دوست دارم بنويسم تا در آينده فراموشم نشه. دوست دارم اين فاصله ظاهري بين من و تو كمتر و كمتر بشه و من، تو و مامان جوني بشينيم كنار هم و حرفهاي خوب، خوب، بزنيم.
در روزهاي بعد برات از آرزوهايم ميگم. الان راحت بخواب و مامان جوني را اذيت نكن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی